زمان تقریبی مطالعه: 22 دقیقه
 

جامعیت قرآن





‌این نوشتار در پی آن است تا دیدگاه‌های مختلف درباره ی جامعیت قرآن وپاسخگویی قرآن به تمام نیازهای اخروی و دنیوی انسان را بررسی کند.


۱ - مقدمه



قرآن پیام حیات بخش و جاویدانی است که برای هدایت بشریت به سوی سعادت نازل شده است و انسان‌ها را به علم، پاکی و صداقت فراخوانده، حیات طیبه را به آنها می‌نمایاند.
این نوشتار در پی آن است تا دیدگاه‌های مختلف درباره ی جامعیت قرآن را بررسی کند. و به پرسش‌های زیر پاسخ دهد:
الف) آیا قرآن شامل تمام علوم و فنون و قوانین اجتماعی، حقوقی و... است؟
ب) آیا قرآن فقط در صدد بیان مطالب اخروی و معنوی است و کاری با زندگی مادی و دنیوی انسان ندارد؟
ج) آیا قرآن توان پاسخ گویی به نیازهای انسان در عصر حاضر را دارد؟
در پاسخ به این پرسش‌ها که در حقیقت سؤال از جامعیت قرآن در پاسخ گویی به نیازهای اخروی و دنیوی انسان است، سه دیدگاه عمده قابل طرح است، که به طور مختصر به نقد و بررسی آنها خواهیم پرداخت.

۲ - دیدگاه اول در جامعیت قرآن



قرآن جامع همه ی علوم و فنون است.
برخی از صاحب نظران
[۱] غزالی، ابوحامد، احیاء العلوم ج۱، ص۲۸۹، چاپ دارالمعرفة، بیروت.
[۲] غزالی، ابوحامد، جواهر القرآن، ص۱۸.
[۳] المرسی، ابوالفضل، تفسیر.
[۴] زرکشی، بدرالدین، البرهان، ج۲، ص۱۸۱.
[۵] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۲۷۱ و ص۲۸۲.
[۶] سیوطی، جلال الدین، الاکلیل فی استنباط التنزیل، ص۲.
[۷] رضا نیازمند، نشریه ی بینات، ش۱۰، ص۲۱، سال سوم، تابستان ۱۳۷۵.
مسلمان بر این نظر هستند که همه علوم و فنون و مطالب حتی فرمول‌های ریاضی، فیزیک و شیمی در قرآن وجود دارد و قابل استخراج می‌باشند. آنان می‌گویند: همه علوم اولین و آخرین در قرآن وجود دارد. (وی این کلام را از ابوالفضل المرسی نقل می‌کند.)
[۸] ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۲-۴۷۸، .
این گروه به آیاتی از قرآن کریم استدلال می‌کنند که می‌فرماید:
«ونزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء» و کتاب را بر تو نازل کردیم در حالی که بیان کنندة همه چیز است». و نیز «و لارطب ولایابس الا فی کتاب مبین» و هیچ تر و خشکی (در جهان) نیست مگر آن که در کتاب مبین (نوشته شده) است.
آنان در این راستا به آیات دیگری از قرآن کریم نیز استدلال می‌کنند که ادعا می‌شود به علوم ریاضی، ماشین سازی، میکروب شناسی، شیمی و هندسه اشاره دارد.
[۱۱] سرفرازی، عباسعلی، رابطه علم و دین، ص۴۷-۹، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
و برخی اوقات به مسئله ی بطون قرآن استدلال می‌کنند. (عن النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)ما انزل الله عزوجل آیة الا و لهاظهر و بطن...) یعنی هر آیه‌ای ظاهر و باطن دارد. باطن قرآن برای همه ی افراد قابل فهم نیست و بسیاری از این علوم مربوط به آن است.
کشفیات و اختراعات جدید در قرون اخیر ـ که بسیاری از حقایق قرآن (مثل زوجیت گیاهان ـ حرکت زمین و...) را اثبات کرده است ـ این دیدگاه را تقویت می‌کند. (برای اطلاعات بیشتر از این دیدگاه، کتاب درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، انتشارات اسوه (۱۳۷۵ ش) و مقاله وجود همه علوم بشری در قرآن گاهنامه ذکری (مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه شماره ۱، ۱۳۷۶) از نگارنده.)

۲.۱ - نقد دیدگاه اول


این دیدگاه از چند جهت قابل نقد است:

۲.۱.۱ - خلاف بداهت


۱. ظهور آیاتی که به عنوان دلیل آورده شده بود (مبنی بر این که همه چیز در قرآن است) قابل قبول نیست. زیرا از طرفی این مطلب بر خلاف بداهت است؛ یعنی هر کس قرآن را مطالعه کند متوجه می‌شود که فرمول‌های ریاضی، فیزیک و شیمی و امثال آنها در ظواهر قرآن وجود ندارد و از طرف دیگر بسیاری از مفسران این عمومیت و شمول ظواهر آیات قرآن را انکار کرده‌اند و گفته‌اند که قرآن بیان کننده ی هر چیزی است که مربوط به هدایت بشر باشد. یعنی این آیه مخصوص امور دینی است.
[۱۴] رشید رضا، المنار، ج۷، ص۳۹۵.
[۱۵] طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ج۸، ص۱۳۰.
[۱۶] ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۹.
[۱۷] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۲۵.
برخی دیگر از مفسران گفته‌اند که ممکن است مقصود از لفظ «کتاب» در آیه شریفه‌ی قرآن «علم الهی» یا «لوح محفوظ» و یا «امام مبین» باشد.
[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۲۹۸.
[۱۹] زمخشری، ابوالقاسم، الکشاف، ج۲، ص۳۱-۲۱.
[۲۰] طنطاوی بن جوهری، الجواهر، ج۴، ص۳۷، (چاپ السلامیه).
[۲۱] زرکشی، بدرالدین، البرهان، ج۱، ص۵۲۴.


۲.۱.۲ - عدم ظهور آیات در مدعی


۲. ظهور آیاتی که برای اثبات علوم ریاضی، هندسه و... در قرآن استدلال کرده‌اند بسیار ضعیف است و گاهی اصلا دلالتی بر این مطلب ندارد. (البته اشاره‌ها و مثال‌های علمی در قرآن وجود دارد که در دیدگاه سوم توضیح داده می‌شود).

۲.۱.۳ - عدم استفاده عموم از بطون


۳. در مورد بطون قرآن باید گفت که این مورد از بحث خارج است، زیرا آنچه برای انسان‌های معمولی (غیر از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمه (علیهم‌السّلام) ـ) قابل دسترسی است، همین ظواهر قرآن است که مربوط به هدایت بشر است نه علوم و فنون.

۳ - دیدگاه دوم در جامعیت قرآن



دیدگاه دوم: قرآن فقط کتاب آخرت است.
برخی از صاحب نظران بر این نظر هستند: «قرآن برای بیان احکام آخرت و مسایل جنبی آن آمده است».
[۲۲] شاطبی، ابواسحاق، الموافقات، ج۲، ص۷۶-۶۹.
[۲۳] ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۵.
اینان، شان قرآن را بالاتر از آن می‌دانند که درباره ی مسایل این دنیای خاکی سخن گوید. اگر قرآن گاهی از مسایل این جهان (اعم از اشاره‌های علمی و تکوینی مثل هفت آسمان ـ حرکت خورشید و... و یا مطالب حقوقی و اجتماعی مثل حدود، ارث، ربا و... و یا هنگامی که از جن، روح و... یاد می‌کند) برای همراهی با فرهنگ زمانه بوده است، نه این که در مقام بیان حقایقی باشد. این‌ها می‌گویند:
«معقول نیست که از کتب مقدس دینی، چه قرآن و چه غیر آن انتظار داشته باشیم که در صدد تشریح و حتی اشاره به چگونگی آسمان و جهان باشند». بر طبق این دیدگاه قرآن وام دار مسایل رایج زمان خویش است و «قرآن زبانی دیگر دارد. قرآن در مقام بیان مسایل معنوی و اخلاقی و تربیتی است». کتاب خدا در نهایت انسان‌ها را دعوت می‌کند که قشر و پوسته ی قرآن را فروگذارند و با عقل خود به حل و فصل همه امور بپردازند.
[۲۴] دانشگاه انقلاب، ش ۱۱۰ ص۱۲۷، به بعد مقاله مقصود فراست خواه.
[۲۵] مجله بینات، ش ۵، ص۹۰ مقاله بهاء الدین خرم شاهی.


۳.۱ - قرآن بازتاب فرهنگ زمانه


از ظاهر سخنان این افراد بر می‌آید که قرآن جامع مسایل مربوط به آخرت است و از مسایل دنیوی بیگانه است. هر چند ممکن است که این دیدگاه به طور کامل مورد قبول همه طرفداران این دیدگاه نباشد.
از طرفداران این دیدگاه می‌توان به ابواسحاق شاطبی (۷۹۰ ق) اشاره کرد که به این نظریه تصریح می‌کند.
[۲۶] شاطبی، ابراهیم بن موسی، الموافقات، ج۲، ص۷۶-۶۹
[۲۷] ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۵.
هم چنین از لازمه ی سخن برخی از نویسندگان معاصر که می‌گویند اشارات علمی و احکام حقوقی، جزائی و اجتماعی اسلام بازتاب فرهنگ زمانه است
[۲۸] دانشگاه انقلاب، ش ۱۱۰، ص۱۲۷، به بعد مقاله مقصود فراست خواه.
[۲۹] مجله بینات، ش ۵، ص۹۰ مقاله بهاء الدین خرم شاهی.
همین نظریه استفاده می‌شود. از سخن این دسته اخیر چنین برمی آید که قرآن در دنیای فعلی قابل اجرا نیست. زیرا احکام آن مربوط به عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)بوده است و در دنیای کنونی انسان باید بر طبق عقل عمل کند.

۳.۲ - دلایل این دیدگاه


دلایل صاحبان این دیدگاه به طور عمده عبارت است از:
۱. تاثیر فرهنگ زمانه عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)در قرآن کریم؛ برای مثال قرآن از روح و جن و حدود جزایی سخن گفته است که در میان عرب رایج بوده است.
۲. «و ما ارسلنا من رسول الابلسان قومه» قرآن به زبان قوم سخن گفته است. بنابراین مطالبی که در میان مردم رایج بوده و جزیی از فرهنگ آنان بوده است در قرآن راه پیدا کرده است.
[۳۱] دانشگاه انقلاب، ش ۱۱۰، ص۱۲۷، به بعد مقاله مقصود فراست خواه.
[۳۲] مجله بینات، ش ۵، ص۹۰، مقاله ی بهاء الدین خرم شاهی.



۳.۳ - نقد دیدگاه دوم



۳.۳.۱ - تفریط در این دیدگاه


همان گونه که دیدگاه اول (وجود همه علوم بشری در قرآن) راه افراط را در پیش گرفته بود. این دیدگاه نیز راه تفریط را پیموده است. در حالی که قرآن کتابی معتدل است که، همیشه راه میانه و اعتدال را حفظ کرده است. یعنی هم به دنیا و هم به آخرت توجه نموده است. قرآن نه مانند تورات است که در سراسر آن سخنی از معاد نمی‌گوید و نه مانند انجیل، که همه توجه آن به آخرت معطوف باشد. (منظور تورات و انجیل، تحریف شده ی فعلی است.) همان طور که در قرآن بیش از ۱۲۰۰ آیه (یک پنجم قرآن) مربوط به معاد است بیش از ۷۵۰ آیه نیز مربوط به طبیعت و جهان اطراف ماست.
[۳۳] گلشنی، مهدی، قرآن و علوم طبیعت، ص۱۰۴.

بسیاری از آیات قرآن مسایل اجتماعی و حقوقی مثل ولایت، اطاعت از پیامیر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)و جانشینان ایشان، مسایل جنگ و جهاد و دفاع ، حرمت ربا، حلال بودن معاملات، حقوق زن و شوهر، مبارزه با مفاسد اجتماعی مانند زنا و موارد دیگر را بیان می‌کند (در دیدگاه سوم به این مطلب بیشتر می‌پردازیم). با این حال آیا می‌توان گفت که قرآن فقط مربوط به مسایل معنوی و آخرتی است؟ اگر این گونه از آیات قرآن را کنار بگذاریم ما شاید مجبور شویم قرآن را نصف کنیم.

۳.۳.۲ - عدم نقص قرآن


از طرف دیگر این دیدگاه مستلزم ناقص بودن قرآن است. یعنی قرآن به بعد معنوی انسان توجه کرده ولی به بعد مادی انسان و دنیایی که مزرعه ی آخرت است توجه نکرده است و اما در پاسخ به دلایل و استدلال‌های این گروه باید گفت: «لسان قوم» در لغت و اصطلاح مفسرین به معنای « لغت قوم» است (حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تفسیر المیزان، مجمع البیان و نمونه که در تفسیر آیه ۴ از سوره ابراهیم (علیه‌السّلام)این مطلب را تذکر داده‌اند.) . یعنی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)که عرب بوده است به زبان عربی سخن گفته است تا مردم سخن ایشان را زودتر و بی واسطه بفهمند. پیامبران دیگر نیز هر کدام به لغت قوم خود سخن گفته‌اند. بنابراین سخن گفتن به «لغت قوم و مردم» مستلزم پذیرش تمام فرهنگ آنان نیست. بلی، قرآن هم چون هر کتاب دیگر که به زبان یک ملت نوشته می‌شود از لغت‌ها، تشبیه‌ها و کنایه‌های آنها استفاده کرده است. ولی این به معنای پذیرش خرافات و مطالب خلاف علمی آن قوم نیست.

۳.۳.۳ - گزینشی بودن قرآن


اما در مورد «فرهنگ زمانه» باید گفت که قرآن کریم در مورد فرهنگ زمانه ی عرب معاصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)به صورت گزینشی عمل کرده است. یعنی عناصر منفی آن فرهنگ را رد کرده و نپذیرفته است. برای نمونه می‌توان به نفی زنده به گور کردن دختران (در سوره‌ تکویر آیه ۸) و رد قانون ظهار که در عرب مرسوم بوده است (سوره‌احزاب آیه ۴) و نفی بت پرستی و شرک که عقیده رایج عرب بوده است اشاره کرد. از طرف دیگر قرآن عناصر مثبت فرهنگی عرب را تایید کرده است. زیرا بسیاری از این عناصر مثبت، ریشه در ادیان الهی مانند دین حنیف حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) داشته است. مثل پذیرش مراسم حج.
بر این اساس قرآن تابع محض فرهنگ زمانه ی خویش نبوده است و نمی‌توان گفت احکام قرآنی مثل حدود، حج، حرمت ربا و... را باید گنار گذاشت به دلیل آن که از فرهنگ زمانه عرب ناشی شده است. زیرا همه این‌ها احکام الهی است که در قرآن آمده و از آنجا که اسلام و احکام آن جاودانی است اجرای این احکام نیز برای هر مسلمانی در هر زمان و مکان (مگر در شرایط ضرورت و اضطرار) لازم است.

۴ - دیدگاه سوم در جامعیت قرآن



دیدگاه سوم: قرآن کتاب هدایت گر انسان درامور مادی و معنوی است
بسیاری از اندیشوران و دانشمندان بر این عقیده هستند که قرآن کریم کتاب هدایت انسان به سوی خدا و برنامه ی کلی برای زندگی دنیوی انسان که سازنده ی معنویتی پربار و آخرتی آباد است ـ می‌باشد. به عبارت دیگر قرآن جامع اموری است که مربوط به هدایت انسان (اعم از امور مادی و معنوی) است. در این دیدگاه چند نکته اساسی وجود دارد:
۱. قرآن کتاب «هدایت» انسان به سوی خدا است و این هدف اصلی قرآن است.
۲. انسان موجودی تک بعدی نیست؛ بلکه دارای دو بعد مادی و معنوی است.
۳. قرآن به این ابعاد انسان توجه کرده است و یک برنامه کلی، که شامل سعادت دنیوی و اخروی انسان است، ارایه می‌کند.
۴. در قرآن همان گونه که به مسایل معنوی و روحی انسان توجه شده است، به مسایل دیگری از قبیل مسایل حکومتی، اقتصادی، حقوقی، تربیتی، علمی و... نیز توجه شده است. در این راستا و در جهت هدایت انسان، حتی اشاره‌هایی علمی مطابق واقع، به صورت مثال‌هایی مانند حرکت زمین، خورشید، زوجیت گیاهان؛؛ و... آمده است (برای اطلاعات بیشتر به کتاب رضائی اصفهانی، محمد علی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن (انتشارات اسوه) از نگارنده مراجعه شود.) ، هم چنان که داستان‌های واقعی و قصه‌هایی از امت‌های پیشین نیز بیان شده است.
۵. قرآن کتاب شیمی. فیزیک و علوم دیگر نیست واین اشاره‌های علمی، حقوقی و... هدف فرعی قرآن است، نه هدف اصلی آن. یعنی از آنجا که در فرهنگ اسلامی، دنیا مقدمه و زمینه ساز آخرت است، مادیات و زندگی اجتماعی انسان پیوند ناگسستنی با معنویات و نیازهای روحی انسان دارد. بر این اساس توجه به امور دنیایی در راستای رشد علمی و ایجاد عدالت اجتماعی لازم است. به عبارت دیگر، وقتی انسان هدایت بیشتری می‌یابد وبه کمال خود می‌رسد، که از شناخت و معرفت بیشتری برخوردار باشد. و در زندگی سالم، پاک و متعادلی داشته باشد.
بنابراین هر چه جامعه عالم تر و پاک تر گردد و با عدالت همراه شود، به اهداف اسلام نزدیک تر می‌شود. از این رو قرآن به تمام این ابعاد توجه می‌کند و انسان را دعوت به علم، قسط و عدل و دوری از فحشا و منکرات می‌کند و قوانینی را برای حصول این اهداف ترسیم می‌نماید.
۶. بیان مسایل اقتصادی، سیاسی، علمی، حقوقی و... در بسیاری از موارد به صورت قواعد کلی است که انسان را به هدایت الهی نزدیک تر می‌کند و غالبا قرآن خود را درگیر بیان مسایل جزیی نکرده است، مگر در مواردی خاص، که لازم بوده است. قرآن مواردی را که علم وعقل بشر توانایی درک آن را دارد، به عهده او گذاشته است بنابر این نباید از قرآن انتظار داشته باشیم تا تمام جزئیات نظام‌های سیاسی و اقتصادی متناسب با هر زمان را ترسیم کند. چون هدف قرآن این نیست.
این وظیفه متخصصان دینی است که در هر زمان، کلیات متناسب با زمان و مکان را از قرآن استخراج کنند؛ تا متخصصان علوم اقتصاد، حقوقی و... در چارچوب آن قواعد کلی، برنامه ریزی‌های مناسب را به عمل آورند.

۴.۱ - دلایل دیدگاه سوم


نظریه و دیدگاه سوم از روح تعالیم اسلام و قرآن برداشت می‌شود و دقت در آیات قرآن آن را به اثبات می‌رساند، در این جا عقیده برخی از صاحب نظران را مطرح می‌کنیم.
علامه طباطبایی (رحمة‌الله‌علیه) در مورد هدف اصلی قرآن در تفسیر آیه «ونزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء» می‌فرماید: «ظاهرا مراد از «کل شیء» هر چیزی است که به هدایت مربوط باشد، هر چه که مردم در مورد مبدا و معاد، اخلاق فاضله، شرایع الهیه، قصص و موعظه‌ها احتیاج دارند.»
روشن است که منظور ایشان این است که هدف اصلی قرآن، هدایت مردم به سوی خدا است و برخی از این امور مثل شرایع الهیه، اعم از امور دنیوی و اخروی است یعنی در شریعت بیان مطالب عبادی، معاملات، احکام جزایی و... می‌شود. هم چنین استاد مصباح یزدی می‌نویسد: «قرآن کتاب انسان سازی است و نازل شده است تا آنچه را که بشر در راه تکامل حقیقی (تقرب به خدای متعال ) نیاز دارد به او بیاموزد». ایشان با تذکر این نکته که قرآن کتاب فیزیک، گیاه شناسی، زمین شناسی و کیهان شناسی نیست می‌فرماید: «قرآن در صدد و جایگاه حل مسایل علمی نیست. البته آن چه فرموده باشد حق است و اگر اشاره‌ای به نکته‌ای علمی داشته باشد و به راستی لفظ قرآن بر آن دلالت کند حق است. و جای هیچ حرفی نیست.»

۵ - دیدگاه امام خمینی



امام خمینی برای جامعیت قرآن دو جهت ظاهری و باطنی قائل است. جامعیت ظاهری به این معنا است که قرآن برای همه افراد بشر، در همه زمان‌ها نازل شده و برنامه دارد و برطرف کننده همه نیازهای بشری است؛ از این‌رو قرآن کریم از بیان هیچ مصلحتی فروگذار نکرده و همه مصالح شخصی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی را بیان کرده است، اما از جهت باطنی از آنجا که مراتب بطونی قرآن منطبق بر مراتب هفت‌گانه عالم از مرتبه احدیت غیبی تا مرتبه عالم طبیعت و مراتب بطونی انسان کامل است و انسان کامل نیز خود آیینه تمام اسمای الهی است و همه حقایق را در خود دارد، قرآن کریم شامل همه حقایق عالم است و همچنان که انسان کامل صورت اسم اعظم «الله» است که جامع همه اسماء و صفات است، قرآن نیز صورت اسم جامع الله و صورت احدیت جمیع اسماء الهی است و شاید نامیدن این کتاب به قرآن، به جهت جمعی و مقام احدیت جمع و وحدت و کثرت آن باشد، همچنان که فرقان بودن آن، به جهت وجود تفصیلی آن است.
امام خمینی معتقد است قرآن کریم از چند بُعد دارای جامعیت است:
۱- جامعیت احکام و قوانین: قوانین کلی مانند قوانین مجازات، قوانین کلی عبادات همچون نماز و روزه، قوانین میراث، همه و همه در قرآن کریم آمده است.
[۴۶] خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۳۱۵، تهران، بی‌تا.

۲- جامعیت زمانی: قرآن کتاب جاودانی است که در همه زمان‌ها و برای همه نسل‌ها آمده است و برای گروه خاصی از افراد بشر یا طبق جنس خاصی نیامده است.
آنچه امام خمینی بر آن تاکید دارد، ارتباط میان جاودانگی و جامعیت قرآن است، زیرا اگر قرآن در همه ابعاد جامعیت نداشته باشد، نمی‌تواند کتابی جاودانه باشد. امام حکمت و دلیل جاودانگی قرآن را در جامعیت آن در مسائل مهم و حیاتی و معنوی می‌داند. ایشان معتقد است قرآن کریم به همه اموری که در تکامل و تربیت انسان دخیل است، پرداخته است. در قرآن کریم ابعاد مادی و معنوی همچون چگونگی زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی که در تربیت انسان دخیل است، آمده است.
[۵۰] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۵۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۶ - قرآن و روابط انسان



در یک تقسیم، انسان در چهار محور اساسی، رابطه دارد و قرآن به همه آن‌ها توجه کرده است.

۶.۱ - رابطه انسان با خدا


الف) رابطه انسان با خدا
بسیاری از آیات قرآن کریم مربوط به تنظیم رابطه انسان با مبدا هستی است و سعی شده تا راه‌ها و برنامه‌های عبودیت و نزدیکی به خدا را به او نشان دهد. بیان انواع عبادات مانند نماز، روزه، حج و گشایش باب دعا از این قبیل است. بر این اساس قرآن انسان مسلمان را هدف مند می‌کند و از پوچی و سرگردانی نجات می‌دهد. زیرا توجه وی را به آغاز جهان و انتهای آن (معاد) معطوف می‌دارد.

۶.۲ - رابطه انسان با خود


ب) رابطه انسان با خود
برخی از آیات قرآن انسان را دعوت به خودشناسی و عدم فراموشی از خود می‌کند؛ و انسان را از ظلم به خویش بر حذر می‌دارد. قرآن گناهانی مثل شرک را ظلم به خود می‌داند. این دعوت به شناخت و دوری از آلودگی، زمینه را برای رشد و تعالی انسان فراهم می‌کند.

۶.۳ - رابطه انسان با طبیعت


ج) رابطه انسان با طبیعت
همان طور که گذشت بیش از ۷۵۰ آیه قرآن مربوط به توجه به طبیعت و خداشناسی از راه جهان است. قرآن کریم انسان را به اندیشه در آسمان، زمین، موجودات زنده و حتی غذای خویش دعوت می‌کند. قرآن اشاره‌ها و مثال‌هایی از مسایل علمی می‌زند که قرن‌ها بعد حقیقت آن‌ها ثابت می‌شود (مثل زوجیت گیاهان). کتاب خدا انسان را به بهره برداری معقول از طبیعت فرا می‌خواند و از او می‌خواهد که از چیزهای پاکیزه ی آن بخورد.؛
قرآن جهان طبیعت را آیات الهی معرفی می‌کند و بدین ترتیب جهان را برای انسان معنادار می‌کند (ما سمیعیم و بصیریم و هشیم ـ از شما نامحرمان ما خامشیم).

۶.۴ - رابطه انسان با خلق


ه) رابطه انسان با خلق
مهم‌ترین محوری که انسان در زندگی روزمره با آن درگیر است، رابطه وی با خلق است. قرآن آیات زیادی در این مورد ارایه کرده است که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌کنیم:
حقوق زن و شوهر، حقوق فرزندان و والدین، حق مالکیت ، حلال بودن معامله و حرام بودن ربا، ارث افراد از هم دیگر، حقوق کیفری و جزایی مانند قصاص و حدود، ولایت و اطاعت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)و جانشینان به حق او در امور سیاسی و غیره، اخلاق فردی و اجتماعی، دعوت به قسط و عدل، دستور به جنگ و دفاع (جهاد)، امر به معروف و نهی از منکر.

۷ - جمع بندی و نتیجه گیری



قرآن کریم به تمام ابعاد مادی و معنوی زندگی انسان توجه کرده و جامع مسایلی است که در راستای هدایت انسان به سوی خدا است. البته این به معنای دیدگاه اول (وجود همه علوم در قرآن) نیست. زیرا آنان راه افراط را پیموده‌اند، هم چنان که دیدگاه دوم (قرآن فقط کتاب آخرت) راه تفریط را پیموده است. بلکه قرآن همان گونه که به معنویت و آخرت می‌نگرد، به دنیا و مسایل آن (که مقدمه آخرت و معنویت است) توجه دارد.

۸ - عناوین مرتبط



اعجاز جامعیت قرآن؛ جامعیت قرآن در نگاه احادیث؛ جامعیت قرآن در نهج‌البلاغه؛ تحدی به جامعیت (قرآن)

۹ - پانویس


 
۱. غزالی، ابوحامد، احیاء العلوم ج۱، ص۲۸۹، چاپ دارالمعرفة، بیروت.
۲. غزالی، ابوحامد، جواهر القرآن، ص۱۸.
۳. المرسی، ابوالفضل، تفسیر.
۴. زرکشی، بدرالدین، البرهان، ج۲، ص۱۸۱.
۵. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۲۷۱ و ص۲۸۲.
۶. سیوطی، جلال الدین، الاکلیل فی استنباط التنزیل، ص۲.
۷. رضا نیازمند، نشریه ی بینات، ش۱۰، ص۲۱، سال سوم، تابستان ۱۳۷۵.
۸. ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۲-۴۷۸، .
۹. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۵۹.    
۱۱. سرفرازی، عباسعلی، رابطه علم و دین، ص۴۷-۹، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۱۲. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة، ج۸، ص۹۴.    
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۲، ص۹۵.    
۱۴. رشید رضا، المنار، ج۷، ص۳۹۵.
۱۵. طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ج۸، ص۱۳۰.
۱۶. ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۹.
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۲۵.
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۲۹۸.
۱۹. زمخشری، ابوالقاسم، الکشاف، ج۲، ص۳۱-۲۱.
۲۰. طنطاوی بن جوهری، الجواهر، ج۴، ص۳۷، (چاپ السلامیه).
۲۱. زرکشی، بدرالدین، البرهان، ج۱، ص۵۲۴.
۲۲. شاطبی، ابواسحاق، الموافقات، ج۲، ص۷۶-۶۹.
۲۳. ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۵.
۲۴. دانشگاه انقلاب، ش ۱۱۰ ص۱۲۷، به بعد مقاله مقصود فراست خواه.
۲۵. مجله بینات، ش ۵، ص۹۰ مقاله بهاء الدین خرم شاهی.
۲۶. شاطبی، ابراهیم بن موسی، الموافقات، ج۲، ص۷۶-۶۹
۲۷. ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۵.
۲۸. دانشگاه انقلاب، ش ۱۱۰، ص۱۲۷، به بعد مقاله مقصود فراست خواه.
۲۹. مجله بینات، ش ۵، ص۹۰ مقاله بهاء الدین خرم شاهی.
۳۰. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴.    
۳۱. دانشگاه انقلاب، ش ۱۱۰، ص۱۲۷، به بعد مقاله مقصود فراست خواه.
۳۲. مجله بینات، ش ۵، ص۹۰، مقاله ی بهاء الدین خرم شاهی.
۳۳. گلشنی، مهدی، قرآن و علوم طبیعت، ص۱۰۴.
۳۴. یس/سوره۳۶، آیه۳۶.    
۳۵. نمل/سوره۲۷، آیه۸۹.    
۳۶. دخان/سوره۴۴، آیه۱۰.    
۳۷. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۶۸.    
۳۹. مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن، ص۲۲۹.    
۴۰. مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن، ص۲۲۹.    
۴۱. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۲. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۲۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۴۳. خمینی، روح الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۵۰، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۴۴. خمینی، روح الله، شرح دعاء السحر، ص۵۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶    
۴۵. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۲۱ و ۳۳۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۶. خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۳۱۵، تهران، بی‌تا.
۴۷. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۱۹۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۸. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۲۰، ص۹۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۴۹. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۶، ص۵۳۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹    
۵۰. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۵۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۵۱. مائده/سوره۵، آیه۱۰۵.    
۵۲. حشر/سوره۵۹، آیه۱۹.    
۵۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۳.    
۵۴. بقره/سوره۲، آیه۱۷۲.    
۵۵. اعراف/سوره۷، آیه۳۲.    


۱۰ - منبع



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «جامعیت قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۱/۲۴.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.